باز این هفته هم دانشکده انسانی بی‌برنامگی از سر و روش می‌ریخت این سری هم چون هفته سوم بود و صبحم این آقای فلانی رو دیدم ازش پرسیدم کلاسمون همون کلاس توی پرتاله دیگه گفت بله و بعد بازم نبود و بعد خودش در نهایت وقاحت میگفت برو به اون استاده که اومده بگو کلاس شماست و بره و نمیخواست خودش بره بگه قاطی کردم و انقدر سرش داد زدم که دیگه این بار چندتا از اساتید و دوستام اومدن آرومم کنن .

بعد که رسیدم دانشکده خودمون یه لحظه حس کردم انصافا چقدر دانشکده ما کادر خوبی داره ما قدر نمی‌دونیم و من به شخصه حتی یه بارم تشکر نکردم ازشون خلاصه که رفتم از مسئول برنامه ریزی و مسئول کلاسای دانشکده‌مون تشکر کردم گاهی اوقات آدم وقتی یه نعمتی رو داره متوجهش نیست عین من که متوجه نظم دقیق و رو حساب کتاب دانشکده خودمون نبودم و تازه گاهیم نق میزدم چرا دیر خبر میدن که کلاسی تشکیل نمیشه والا باز خوبه تا میفهمن خبر میدن دیگه دیر شدنش تقصیر استاده نه این بندگان خدا خلاصه که دست‌شون درد نکنه حداقل باعث شدن دیگه حس نکنم دانشکده ما خوب نیست خیلیم عالیه !


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها